موموکو

خط زن

موموکو

خط زن

باید نوشت ، ولو با قلم بی جوهر من

۵۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

مصاحبه زیباکلام پیرامون حصر

حجت الاسلام «مهدی کروبی» اخیرا طی نامه ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی خواستار محاکمه خود در یک دادگاه علنی شده و تأکید کرده نتیجه دادگاه علنی را بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر خواهی می‌پذیرد. در همین رابطه، دکتر صادق زیباکلام در مصاحبه با سایت انتخاب خبر، اظهار داشت: اگر گفته شود شورای عالی امنیت ملی تصمیم به حصر آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد گرفته، این بر اساس ضرورت هایی است که موقتاً به وجود می آید؛ فرض کنیم شورای عالی امنیت ملی در سال ٨٨ یا ٨٩ تشخیص داده بود که فعلاً این آقایان و خانم دکتر رهنورد در حصر باشند، حال با توجه به اینکه ذات تصمیم گیری های شورای عالی امنیت ملی در شرایط بحرانی است آیا از سال ٨٨ تاکنون این بحران پایان نیافته است؟

این فعال سیاسی در ادامه گفت: اگر هم عنوان شود قوه محترم قضائیه این تصمیم را گرفته اند باید روشن شود که در کدام دادگاه به اتهامات آقای کروبی و مهندس موسوی و خانم دکتر رهنورد رسیدگی شده و براساس کدام کیفرخواست اقدام به حصر این افراد شده است و همینطور باید مشخص شود که رأی صادره چه بوده است و اینکه اگر محکوم به حصر شده اند، این محکومیت تا چه مدت ادامه دارد؟ زیباکلام تصریح کرد: در برخی اظهارنظرها عنوان می شود که جرم این افراد به حدی سنگین است که اگر محاکمه شوند محکوم به اعدام می شوند؛ آقای کروبی در این نامه دقیقاً اشاره می کنند که این محاکمه را توسط یک دادگاه صالحه و همینطور با تأکید بر علنی بودن برگزار کنند تا هر اتهامی به ایشان و آقای موسوی و خانم رهنورد وارد گردید و آن ها از آن دفاع کردند، مردم هم آن را ببینند و بشنوند.

وی ادامه داد: انتظار آقای کروبی مطابق آنچه در نامه خود به آن اشاره کرده می تواند کمترین توقع یک فرد از کشوری باشد که قانون در آن حکمفرما است. این استاد دانشگاه اضافه کرد: اکنون ادامه حصر مشکل اساسی برای نظام به وجود آورده است، چرا که فرض کنید فردا تصمیم گرفته شود آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را آزاد کنند؛ اتفاقی که می افتد این است که صد هزار نفر از تهران و شهرستان ها که آنها را قهرمانان ملی می دانند می خواهند بیایند و اینها را ببینند، در عین حال عده دیگری هم که ایشان را خطاکار می دانند می خواهند بیایند و برعلیه آنها شعار دهند.

وی افزود: من معتقدم آن فکر اولیه ای که آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد را در حصر نگاه داشت به بلندمدت شدن و تبعات آن نپرداخته بود، چون واقعیت این است که موضوع حصر این افراد نه مشمول مرور زمان و نه فراموش می شود؛ قطعاً چند وقت دیگر که زمان انتخابات دور دوازدهم آغاز می شود مسئله رفع حصر یکی از مطالبات جدی برخی خواهد بود. وقتی آقایان کروبی و موسوی در انتخابات اخیر رفتند و رأی دادند این بدان معنا است که ایشان کلیت نظام را می پذیرند و نمی شود عنوان کرد که علیه نظام، تمرد کرده اند.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران ضمن اشاره به هزینه های ادامه حصر تصریح کرد: اگر همچنان عده ای خواستار آن باشند تا به این تصمیم ناپخته و بدون آینده نگری ادامه داده شود، مشکلات در حصر نگه داشتن این افراد چه از نظر بین المللی و چه از نظر افکار عمومی داخلی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. وی در خصوص راه حل این موضوع اشاره کرد: به نظر من راه حلی که می تواند باعث حفظ اعتبار نظام و عدم خدشه وارد شدن به آن درخصوص حصر شود، این است که حصر به تدریج برداشته شود؛ بطور مثال بدون اینکه رفع حصر اعلام شود، بستگان درجه اول این افراد و فامیل های دور و نزدیک بتوانند به دیدار آنها بیایند، و در مرحله بعدی بدون اینکه اعلام رسمی صورت گیرد به آنها اجازه مسافرت داده شود و در مرحله آخر هم دوستان و آشنایان هم بتوانند اینها را ببیند و در کل به مرور، حساسیت ها کنار می رود.

این تحلیل گر سیاسی در خصوص عدم موفقیت آقای روحانی در برداشتن حصر اظهار داشت: مسئله رفع حصر بسیار فراتر از اختیارات رئیس جمهوری است و تنها آقای روحانی نمی تواند به حل موضوع کمک کند. باید هم قوه قضاییه و هم شورای عالی امنیت ملی و هم رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به موضوع حصر ورود پیدا کنند. صادق زیباکلام تأکید کرد: البته رفع حصر، تصمیمی است که باید در رأس نظام گرفته شود و بزرگان کشور باید تلاش کنند تا بیش از این، هزینه ادامه حصر به کشور و نظام تحمیل نشود.

سایت طب اسلامی

فقط یک جمله

انا لله و انا الیه الراجعون


خداحافظ ..........


اولین روز کاری بعد از ...............

در سال 88 چه ها که نکردند آن به ظاهر خواص !!!!!!!!!!!!!!

مصاحبه - ابطحی 1

آقای ابطحی! این روزها شاهد حضور اعضای کابینه در فضای مجازی هستیم، جنابعالی به عنوان کسی که در این حوزه فعال و پیشگام بوده‌اید، ورود اعضای دولت به این فضا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بله، 107 هزار نفر در صفحه ام در فیس بوک حضور دارند و با من دوست هستند، تک تک آنها خودشان عضو فیس بوک من شدند و من از هیچ راهی برای افزایش دوستان فیس بوکی خودم استفاده نکردم.

سابقه حضور شما در فضای مجازی به سال‌های دور باز می گردد، به سال هایی که وبلاگ داشتید و بسیار هم مورد توجه بود...

بله من در روزهایی عضو فیس بوک و وبلاگ شدم که فحش داشت...

رسالت من را معاون وبلاگ باز خاتمی معرفی می‌کرد

وبلاگ شما که سنت شکنی عجیب و غریبی به همراه داشت؟

بله،« رسالت» همیشه من را معاون وبلاگ باز رئیس جمهور معرفی می کرد؛ وبلاگ من از بعضی از خبرگزاری ها هم بازدید کننده بیشتری داشت و بیش از 60 تا70 هزار بازدید داشت.

شما را به خاطر حضور در این فضا اذیت نمی کردند؟

نه، اذیت‌ها را یک جا با هم کردند و انتقام را یک جا با هم گرفتند.

خاتمی در سال 76 برای گرم کردن تنور انتخابات آمد اما در یک غافلگیری رییس جمهور شد

دولت یازدهم در شرایطی با حمایت جریان اصلاحات روی کار آمد، که اصلاح طلبان در چند سال گذشته تحت فشار زیادی بودند و کسی هم فکر نمی‌کرد که آقای روحانی پیروز شوند، نظر شما درباره دولت یازدهم چه هست؟

انتخابات سال 92 را حادثه ای مهمتر از حادثه انتخابات سال 76 می‌دانم .زیرا در سال 76 اتفاقی غیرقابل پیش بینی افتاد و در یک غافل گیری شدید توسط بخشی از حاکمیت، آقای خاتمی رئیس جمهور شد که تا روزهای آخر کسی فکرش را هم نمی کرد. دعوت از آقای خاتمی و تلاش برای آمدن ایشان تنها برای گرم کردن تنور انتخابات بود  و کاندیدای مورد نظر برای پیروزی مشخص شده بود اما در نهایت به پیروزی اقای خاتمی انجامید. به قول آقای ناطق آنقدر تنور انتخابات گرم شد که سوخت. در مجموع آقای خاتمی در یک غافلگیری پیروز شدند.

در سال 76 قرار بود ناطق نوری رییس جمهور شود

البته در زمان باقی مانده تا انتخابات سال 76، جریان چپ بر سر آمدن آقای خاتمی به یک اجماع کلی رسیده بود و خیلی هم غافلگیر کننده نبود؟


اینکه رئیس جمهور جدید از جناح چپ باشد موضوع غافلگیر کننده‌ای بود، قرار بود آقای ناطق نوری رئیس جمهور شوند. ولی در انتخابات سال 92 معتقدم که به یک معنا 8 سال و به معنای دقیقتری 4 سال، همه سیستم امنیتی کشور سرپا ایستاده بودند که این اتفاق نیفتد و این مسیر را تمام شده تلقی می‌کردند به ویژه پس از رخدادهای سال 88 و اتفاقاتی که در جامعه افتاد و فضای امنیتی کاملا برقرار بود.

اگر هاشمی رد صلاحیت نمی‌شد، روحانی را رد صلاحیت می‌کردند



 در این فضا تصور شده بود که کسی مثل آقای روحانی وارد نمی شود و رئیس جمهور نخواهند شد. به نظر من اگر آقای هاشمی رد صلاحیت نمی‌شدند آقای روحانی را رد صلاحیت می‌کردند. به همین دلیل من آن را یک اتفاق مهمتری در جریان سیاسی می‌دانم و حدافل نقطه مثبت آن این است که دیگر آن هشت سال گذشته نیست.


جریان اصلاحات محو در روحانی نشد، فقط برای رای آوردن او تلاش کرد

به نوعی می توان گفت یکپارچگی و عدم تعدد کاندیداها در جریان اصلاحات منجر به پیروزی آقای روحانی شد، نقش این وحدت را در این اتفاق چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من یکی از این بلوغ های سیاسی که در تاریخ ایران نماد پیدا کرد، انتخابات سال 92 بود و ائتلاف به معنای واقعی شکل گرفت، جریانات مختلف، قدرت خود را یکپارچه کردند، همین یکپارچگی منجر شد که آقای روحانی رئیس جمهورشوند در عین اینکه جریان اصلاحات محو در آقای روحانی نشده بود اما همه توان خود را برای رای آوری آقای روحانی انجام داد.

اصلاح‌طلبان باید در زمان ائتلاف بر سر روحانی، درمورد وزارتخانه‌های مورد نظر خود یا معاون اولی عارف شرط می‌گذاشتند

همین که جامعه بپذیرد باید ائتلاف صورت بگیرد خودش قدم مهم و موثری در روند دموکراسی و پیشرفت است.البته در ادامه نشان دادیم که کمی در این موضوع کاستی داریم، بعد از انتخابات ائتلاف در روند تشکیل کابینه شکل نگرفت و کسانی که بر سر کناره گیری آقای عارف از روند انتخابات و حمایت آقای خاتمی از این موضوع تلاش کرده بودند می توانستند قبل از این توافق شرایط ائتلاف را مثل همه جای دنیا ببندد و وزارت خانه های مورد نظر خود را بر اساس این توافق و ائتلاف جا به جا شود، که این کار را نکردند.

آقای عارف الان دلخور هستند؟

منظور من آقای عارف نیست منظور من کلیت گروه و جریان است که سهم خواهی در این خصوص به درستی انجام نگرفت.

منظور شما آقایان خاتمی و هاشمی است؟

نه گروهی تعیین شده بود و آقای خاتمی نظر خود را منوط به نظر این گروه کرده بودند.

این گروه چه کسانی بودند؟

اسامی این گروه که همان موقع مطرح شد ولی من می‌خواهم بگویم که در روند ائتلاف همچنان موفق نیستیم ولی همین که در بخشی از این اقدام توفیق پیدا کردیم خودش بسیار مهم است. در سال 84 اصلاح طلبان از نظر تعداد آراء پیروز شدند ولی به دلیل بد بازی کردن و تقسیم رای آقای احمدی نژاد با اختلاف کمی از آقای کروبی پیروز شدند. اما در سال 92 و انتخابات ریاست جمهوری من فکر می‌کنم ائتلاف بسیار خوبی شکل گرفت و باید سعی کنیم این ائتلاف ها در آینده هم معنای بیشتر پیدا کند. در انتخابات مجلس هم این ائتلاف باید صورت بگیرد و منافع کلان تری ملی باید در نظر گرفته شود.

حضور آقای احمدی نژاد در قدرت برخلاف گذشته که تا حد بسیار کمی منافع برخی از جریانات را دست خوش تغییراتی می کرد نشان داد که بحث منافع این جناح و آن جناح مطرح نیست بلکه به طور کلی کشور دچار تلاطم شد و آبرو و اقتصاد کشور و منافع ملی دچار خطر شد و همه اینها در روند تصمیم گیری ها پیش از انتخابات سال 92 برای شکل گیری ائتلاف موثر بود.

شما آقای روحانی را اصلاح طلب می دانید؟

من آقای روحانی را آقای روحانی می‌دانم و با همه سوابق و تاریخ حضور ایشان در سیاست. در مجموع فکر می‌کنم پیروزی آقای روحانی بهترین اتفاق سیاسی شرایط فعلی بودند.


آقای عارف از ائتلاف ناراحت بودند؟ به نظر می رسد این ناراحتی و دلخوری هنوز هم وجود دارد.

اگر روند ائتلاف به یک بلوغ رسیده بود و تقسیمات در روند توافق صورت گرفته بود مثل همه جای دنیا فکر می‌کنم بهتر بود. من به دوستانی که در جلسات ائتلاف بودند هم گفتم که این اقدام دستپاچه شما خیلی کار مناسبی نبود و اگر از قبل مثلا بر سمت معاون اولی و وزارت خانه فلان و یا بهمان توافق کرده بودند بهتر بود.

همه منتظر بودند عارف معاون اول شود

همه هم انتظار داشتند آقای عارف معاون اول شوند...


همه همین برداشت را داشتند و خب به همین دلیل است که می‌گویم روند ائتلاف هنوز به بلوغ نرسیده است.

پاسخ سوال من را ندادید، آقای عارف الان ناراحت هستند؟


خب نظر آقای عارف را باید از خود ایشان بپرسید ولی به نظر من این جریان اگر اینطور رفتار می کرد هم به نفع جریان پیروز بود، هم کمک به جریانی بود که به آقای روحانی در مسیر پیروزی کمک کرده بود.

وجود عارف در دولت مفید بود

جریان اصلاحات از نبود آقای عارف در کابینه و دولت ناراحت هستند؟


آقای عارف فردی فرهیخته، توانمند و صادق و کار آشنا هستند که وجودشون در دولت مفید بود.

چرا جریان اصلاحات میان آقای روحانی که سابقه اصولگرایی داشت و آقای عارف که تماما اصلاح طلب بود، در نهیاتبه سمت آقای روحانی گرایش نشان داد و آقای خاتمی را بر آن داشتند تا از معاون اول خود بگذرند و به آقای روحانی برسند؟

ببینید فضا به گونه ای بود که چاره ای جز انتخاب یکی از این دو فرد نبود، پس از فضای امنیتی و غیرعادی چهار سال گذشته شرایط به نحوی شده بود که گروه‌های وازده و دل بریده از احمدی نژاد هم زیاد بودند و می توانستند در سبد آراء جریان نزدیک به اصلاح طلبان، قرار بگیرند.

اصولگرایان واقعی به سمت قالیباف و ولایتی تمایل داشتند



یعنی اصولگرایانی که احمدی نژاد را نمی خواستند؟

نمی‌توان اسم این جریانات را اصولگرا دانست، زیرا اصولگرایان واقعی یا به سمت آقای قالیباف تمایل داشتند یا آقای ولایتی. خیلی عناصر و جریاناتی در جامعه بودند که در شرایط آن زمان به سمت آقای روحانی گرایش داشتند. وقتی بررسی شد، متوجه شدیم که روحانی می‌تواند گروه های دیگر را نیز به سمت سبد آراء خود جذب کند مثل گروه های حامی آقای هاشمی. در حقیقت یک تدبیر سیاسی متعارف به کار گرفته شد.

آقای علیخانی می گفتند که در جلسات بعد از مجمع که با حضور آقایان ناطق نوری و هاشمی و روحانی و برخی چهره های دیگر برگزار می‌شد، به این نتیجه گیری رسیدند که آقای روحانی بیاید و همه حمایت کنند؟

احتمالا منظورشان هوادارن آقای هاشمی بودند. احتمالا اختلافی بر سر آقای روحانی و ولایتی بوده است.

هاشمی و خاتمی به دنبال حق ویژه‌ای از دولت روحانی نبودند

آقای روحانی آن شبی که رای آوردند، در تلویزیون خودشان را وام دار آقای خاتمی دانستند و گفتند که از آقایان هاشمی، خاتمی و ناطق تشکر می کنم؛ بعد از آن اما جریان اصلاحات خیلی دیده نشد، علت این اتفاق را چه می‌دانید؟

البته من خیلی معتقد نیستم که آقای هاشمی و یا خاتمی به دنبال حق ویژه ای برای خود پس از روی کار آمدن آقای روحانی بودند، همین که وضعیت کشور به سمت بهتری حرکت کند برای آنها کافی بود. حتی در سال 88 هم وضعیت همینطور بود آقای موسوی و دیگران حرفشان این بود که وجود آقای احمدی نژآد برای کشور آسیب است و این آسیب را باید به نحوی جبران کنیم که بد تلقی و برداشت شد و اتفاقات بعد از آن را به همراه داشت. 

روحانی می‌دانست جریان محافظه کار قدرت زیادی دارد

اما اینکه چرا بعد از انتخابات 92 جریان اصلاحات خیلی دیده نشد می‌توان اینطور گفت که فشار جریان محافظه کار خیلی شدت گرفت. آقای روحانی هم تجربه همراهی با این جریانات و مجموعه‌ها داشت و به خوبی می‌دانست که قدرت زیادی دارند، مهم نیست که رای نیاوردند مهم این است که سطح بسیار زیادی از قدرت را در اختیار داشته باشند. البته من معتقدم که این مجموعه با توجه به شناختی که من از آنها دارم تا وقتی که قدرت را به طور کامل در اختیار نداشته باشند راضی نخواهند شد.

جریان محافظه کار با فشار به روحانی می‌خواست سهم بیشتری بگیرد

به نظر من یکی از دلایلش این بود که آقای روحانی می‌خواست یک تجربه جدید کسب کنند، او می‌خواست با این جریان یک نوع همراهی ضمنی داشته باشند اما در عمل این موضوع محقق نشد. این جریان در مقابل دولت اصلاحات برخورد تلخ و تیزی داشت که در تاریخ هم معروف است. همین جریان اما در قبال آقای روحانی روش تندتری را اتخاذ کرد و از همان ماه‌های اول انتقادات خود از دولت را آغاز شد. آنها فکر می‌کردند هرچه فشار را بیشتر کنند می‌توانند سهم بیشتری بگیرند. در این موضوع شاهد یک نوع لجبازی هم هستیم و هر حرف و هر قول آقای روحانی با واکنش و سنگ اندازی‌های این گروه روبرو می‌شود.



قدرت روحانی می‌تواند بیشتر از خاتمی باشد



علت رفتار مشابه این گروه‌ها با آقای روحانی آنهم در شرایطی که ایشان از جریان اصولگرایی برخواسته‌اند، چیست؟ فکر می‌کنید آقای روحانی اصلا اهل امتیاز دادن باشند؟

آقای روحانی از همین مجموعه تلقی می‌شود. به همین دلیل هم شاید تصور می‌شد که کارشکنی در مقابل دولتش کمتر باشد ولی من تحلیلم این است که چون این جریان به قدرت و پول آلوده شده بود خیلی برایشان مهم نیست که چه کسی در مقابلشان است و اینکه آقای روحانی از کدام طرف است چندان مهم نیست.. فکر می‌کنم قدرت آقای روحانی از آقای خاتمی می‌تواند بیشتر باشد.

چرا؟

چون این مجموعه‌های افراطی را خوب می‌شناسد و ضعف و مشکلاتشان را از زمان جنگ تاکنون به خوبی شناخته و با آنها در تماس بوده است.

روحانی اگر در مقابل جریانات افراطی محافظه کار عقب نشینی کند امتیازی بدست نمی‌آورد

به نظر شما آقای روحانی به این گروه امتیازی ویژه‌ای می‌دهند؟


من این را می‌دانم که آقای روحانی در مقابل این گروه عقب نشینی کند امتیاز به دست نمی آورد چون شرایط با گذشته تفاوت دارد و حملاتی که در مقابل آقای روحانی صورت می گیرد صریح ترو سریع تر است.

پول و قدرت پشت حملات به روحانی است

چه کسی را پشت این موضوع می بینید؟

پول و قدرت عامل اصلی این موضوع است. من از دست دادن پول و قدرت را دلیل اصلی این موضوع می دانم.

در دوره احمدی‌نژاد اختلاس‌های بزرگی صورت گرفت چون این جریانات افراطی در تاریخ نبودند

این گروه که فقط چند سال اخیر قدرت را در اختیار داشتند؟

فکر می‌کنید چرا در دوران اقای احمدی نژاد اختلاس های بزرگی صورت گرفت بخاطر این بود که اینها در تاریخ نبودند.

بسیاری فکر می‌کنند خود آقای احمدی نژاد تخلف مالی نداشتند؟

من نمیدانم اما مطمئنم وقتی کسی اطرافیانی دارد که وضعیت مالی خوبی دارند هیچ دلیلی ندارد که خودش تلاش بکند وضعیت مالی خوبی داشته باشد.

حتی اگر مدعی باشد که دولتش پاک ترین دولت تاریخ باشد؟

خنده...

مصاحبه - ابطحی 2

یکی از اشتباه‌های اصلاح طلبان در سال 84، عدم اجماع بود و این اشتباه در سال 88 هم صورت گرفت و آقای موسوی و کروبی با هم وارد عرصه شدند.

استدلال من این است که آقای موسوی و کروبی و حتی اگر آدم‌های معروف دیگری هم وارد انتخابات می‌شدند با آن حمایتی که از آقای احمدی‌نژاد می‌شد و با تخلفاتی که ایشان کرده بودند، مثل تقسیم پول از بیت المال و امکانات دولتی، در نهایت باز هم شرایط سختی به وجود می‌آمد.به ویژه اینکه در آن سال قرار بود برای بار اول کار کنیم که یک رئیس جمهور تنها چهار سال در دولت باشد. تصور ما بر این بود که اگر بتوانیم از نیروهایی که درصدی از آراء آقای احمدی‌نژآد را به خود اختصاص دهند استفاده کنیم، راحت‌تر می‌توان انتخابات را به دور دوم کشاند.

آقای کروبی آمده بود رای کدام دسته از مردم را به سمت خود بکشاند؟

رای بخش‌هایی که در انتخابات قبل به سمت خود برده بود. من معتقدم که شخصیت‌های دیگری هم اگر وارد انتخابات شده بودند می توانست موثر باشند.

تعدد نامزدهای اصلاح‌طلب در سال 88 اشتباه نبود، حتی باید افرادی دیگر را هم وارد کرد

چه کسانی؟


ادامه حصر آقایان موسوی و کروبی باعث شده که کسی نتواند آن دوره را به درستی نقد کند.. به نظر من در سال 88 عدم ائتلاف اشتباه نبود. می‌شد رای بیشتری را از جامعه آورد تا آقای احمدی نژاد به دور دوم بروند و به نظر من تعدد نامزدها اشتباه نبود.

در گفت‌وگوی که با آقای جهرمی« وزیر کار دولت نهم» داشتیم ایشان می‌گفت که به آقای کروبی گفته بودند وارد انتخابات نشوید، شما رای ندارید، آقای کروبی گفتند اکر من دوره قبل 5 رای داشتم اکنون 11 رای دارم، به نظر شما این استدلال درست بود؟


نمی‌دانم، ولی فکر میکنم هوادارن آقای کروبی و آراء ایشان بیش از 300 هزار رای باشند.

کروبی با اصلاح‌طلبان هماهنگ بود و همه تلاش داشتند احمدی‌نژاد پیروز نشود

پس آقای کروبی با کلیت اصلاحات هماهنگ بودند؟

بله همه تلاش داشنتند که آقای احمدی نژاد پیروز نشوند و انتخابات به دور دوم کشیده شود.

آقای جهرمی می گفت که اگر اصلاح طلبان در سال 88 وارد نمی شدند، اصولگرایان درگیر بازی خود می شدند و آقای احمدی نژاد مجددا رئیس جمهوری نمی‌شد؟ نظر شما در این باره چیست؟


به نظر شما وقتی شخصی مثل قالیباف می گوید من به احمدی نژاد رای داده‌ام و احتمالا خود اقای جهرمی هم به آقای احمدی نژاد رای دادند، فکر نمی‌کنم همچنین اتفاقی می افتاد. و همه مجبور بودند پشت سر احمدی نژاد قرار بگیرند.




آقای احمدی نژاد از نظر اینکه بازی سیاسی را بلد بود و می‌توانست مردم را به خوبی با خودش همراه کند یک پدیده بود، شما هم همین‌طور فکر می‌کنید؟

من هم در ابتدا همینطور فکر می‌کردم که آقای احمدی نژاد ادبیات ویژه ای برای خود دارند که مخاطبانشان را جذب می کند اما در ادامه نظرم عوض شد، وی در ادامه ادبیات خود را تغییر داد و شعارهایی مثل بیداری انسانی و تفکر ایرانی و روشنفکرانه لیبرال مسلکانه را مطرح کرد، البته خیلی هم خوب بود اما اینکه هرکسی هر روز صبح بیدار شود و تصمیم بگیرد شعاری را مال خود کند نمی شود، چون شعار دادن عقبه می خواهد که ایشان نداشتند و شعارهای خود را نیز از دست دادند و مصداق این ضرب المثل خواهد بود که کلاغ میخواست راه رفتن کبک رو تقلید کنه، راه رفتن خودش رو هم یادش رفت.

این رفتار منجر به آن شد که هوادارن صادقی را هم که داشت از دست داد، اشتباه این طیف آن بود که عقبه خود را نیز از دست داد، این نکته بسیار مهم است که سیاست‌های آقای احمدی نژاد بحران‌های بسیاری را در زمینه های اقتصادی، هسته ای و سیاست خارجی برای کشور به همراه داشت و مساله مبارزه با اسرائیل و دفاع از فلسطین و نفی هلوکاست را در افراطی ترین شکل ممکن آن مطرح می کرد. اما زمانی که بهار عربی آغازشد و سال پس از بحران‌های منطقه ای به سازمان ملل رفت و سخنرانی کرد هیچ اسمی از فلسطین نیاورد که بسیار موضوع عجیبی بود.

برخی هواداران اعتقادی احمدی‌نژاد در چهار سال دوم از دور او پراکنده شدند

ولی مردم کف جامعه این موضوع را متوجه نمی شوند؟

مردم کف جامعه را می توان به دو بخش تقسیم کرد، یک بخش عظیمی از مردم کف جامعه بودند که در زمینه اعتقادی پیرو احمدی نژاد بودند که با شعارهایی که احمدی نژاد در چهار سال دوم خود داد این بخش از بین رفتند و از دور او پراکنده شدند. بخش دیگری از حامیان آقای احمدی نژاد کسانی بودند که به هر نحوی پولدار شدند که این دسته هم با وضعیت اقتصادی چند سال اخیر کنار رفتند و هیچ وقت در تاریخ سیاسی ایران احمدی نژاد را نمی بینند.

کروبی می‌خواست نبودن آقای خاتمی در انتخابات را جبران کند/خاتمی در سال 88 باید کاندیدا می‌شد

شما گفتید که آقای کروبی سال 88 با توجه به رایی که در سال 84 داشتند به انتخابات آمدند تا رای آقای احمدی نژاد را بشکنند در صورتی که آقای کروبی در این انتخابات دیگر شعارهای اقتصادی مطرح نکردند و بیشتر پز روشنفکرانه داشتند و شعارهایی مثل جامعه مدنی، آزادی بیان را مطرح می کردند، این موضوع تفاوتی با خاستگاه شما نداشت؟

ایشان به نحوی می خواستند نبود آقای خاتمی را جبران کنند؛ من خودم معتقد بودم آقای خاتمی باید در سال 88 کاندیدا شوند چه رای می آوردند چه رای نمی آوردند.

خاتمی اگر کاندیدا می‌شد و رای نمی‌آورد هم کشور را به این نوع مقابله نمی‌کشاند


اگر رای نمی‌آوردند چه کار می‌کردند؟


اگر رای نمی آورد شخصیتی نبود که کشور را به این نوع مقابله بکشاند. اما اگر رای هم می آورد هم برای رهبری بهتر بود و شرایط کشور بهتر بود.

چی شد که آقای خاتمی سال 88 نیامدند؟

نیامدند دیگر.

در سال 84 مجمع روحانیون از بین دو انتخاب یعنی آقای هاشمی و کروبی، به سمت اقای هاشمی رفتند و از دبیرکل خود حمایت نکردند، این عدم حمایت موجب دلخوری آقای کروبی شد؟


سال 84 اعضای مجمع متفرق شدند و کسی حمایت مستقیمی از شخص خاصی نکرد. بخشی طرفدار هاشمی بودند، بخشی طرفدار معین و بخش کمی طرفدار اقای کروبی. ولی آقای کروبی نامزد رسمی مجموعه بودند چون در مجموعه اصلاحات رای گیری صورت گرفت ولی در ادامه همه از آقای هاشمی حمایت کردند.

آقای کروبی ناراحت شدند که به سمت تشکیل حزب اعتماد ملی رفتند؟

آن زمان هر دو طرف رکب خوردند، هیچ کس در مجمع فکر نمی‌کرد و حدس نمیزد که آقای کروبی رای بیاورد اما آقای کروبی رای خوبی آوردند.

شما هم فکر نمی‌کردید آقای کروبی رای بیاورند که به سمت آقای هاشمی رفتید؟

درمجمع کسی سراغ آقای هاشمی نرفت و در ادامه آراء تقسیم شد و موضوع گیری رسمی نکردند.

در سال 84 شما از آقای هاشمی حمایت کردید؟

نه!

پس از آقای کروبی هم حمایت نکردید؟

نه!

در سال 84 از معین حمایت کردم

از آقای معین حمایت کردید پس؟

بله!

در سال 84 هیچ کس فکرش را نمی‌کرد احمدی نژاد پیروز شود

اعلام هم کردید؟

نه، شاید اگر آقای خاتمی کمی وقت می گذاشتند می توانستند آقای معین را به آقای هاشمی نزدیک کنند. در واقع تصور پیروزی آقای احمدی نژاد تصور سختی بود و هیچ کس هم فکرش را نمی کرد.

چه شد آقای احمدی نژاد سال 84 پیروز شدند؟

همین تعدد آراء باعث شد. البته تلاش جدی نیز برای وحدت صورت نگرفت، به همین دلیل گفتم که جامعه و جریان‌های سیاسی در سال 92 با وحدت به بلوغ سیاسی رسیدند.

اکثریت مردم به احمدی‌نژاد رای ندادند، تعدد آرا او را پیروز انتخابات 84 کرد


این اعتقاد را دارید که احمدی نژاد حاصل دولت آقای خاتمی بود و افراطی‌گری‌ها باعث شد مردم به سمت احمدی نژاد بروند؟

متوجه این جمله و معنای آن نیستم، رای آوردن احمدی نژاد ربطی به تندروی‌های دوران اصلاحات ندارد. من اصلا اعتقاد ندارم که اکثریت مردم به آقای احمدی نژاد رای دادند بلکه من معتقدم اشتباه ما در این بود که تعدد آراء وجود داشت و این تعدد نامزدها منجر به پیروزی آقای احمدی نژآد شد. این موضوع مطرح نیست که رای جامعه در سال 84 برگشت، اگر آقای مهرعلیزاده نبودند به قطع آقای کروبی و هاشمی به دور دوم رفته بودند.

احمدی نژاد هم زمینه ساز تعدد نامزدها در جریان اصول گرایی شد، و تصمیمات شورای هماهنگی آقای ناطق را برهم زد.

یک هفته آخر اینطور شد شورای هماهنگی بر سر آقای لاریجانی به اجماع رسیده بود ولی هفته آخر همه جریانات اصولگرا به سمت آقای احمدی نژاد رفتند.

جریان اصولگرا نمی‌تواند بگوید در پیروزی احمدی‌نژاد نقش نداشتیم

اواخر دوره رقابت انتخاباتی شایعه ای مطرح شد که نظر رهبری به آقای قالیباف است؟

بله یادم هست ولی هفته آخر رقابت‌ها به این نتیجه رسیدند که آقای قالیباف جواب نمی‌دهد و بدنه اصولگرا به سمت اقای احمدی نژاد رفتند. هیچ کدام از جریانات اصولگرا نمی‌توانند بگویند که در پیروزی احمدی نژاد نقش نداشتیم و همه آنها باید با هم پاسخگو باشند.

اقای ابطحی شما همیشه با اقای خاتمی بودید، چه شد که در سال 88 به سمت آقای کروبی رفتید؟

من دلیل رفتنم به سمت آقای کروبی را قبلا گفتم، به این دلیل بود که انتخابات دو مرحله ای شود.

ما فقط انتخابات را برگزار کردیم اما ما را گرفتند و بعد هم فتنه شدیم


چه شد که شما را در سال 88 بازداشت کردند؟


کل بچه‌هایی که 2 و 3 روزه اول گرفتند هیچ کاره بودند، ما فقط انتخابات را برگزار کردیم اما ما را گرفتند و بعد از آن ما فتنه شدیم.

شما در شب مناطره آقای کروبی و میر حسین حضور داشتید و به اقای کروبی مشاوره می دادید؟

بله من هم به اقای کروبی مشاوره می‌دادم.

قرار بود مناظره موسوی و کروبی چالشی نباشد و دعوایی بین این دو نفر پیش نیاید


قرار بر این بود که خیلی مناظره چالشی نباشد درست است؟

بله قرار بود کلا مناظره چالشی برگزار نشود و دعوایی پیش نیاد بین دو طرف.

حس و حالتان بعد از مناظره اقای موسوی و احمدی نژاد چه بود؟

خاطرم هست که در جایی قبل از مناظرات وقتی که موضوع در تلویزیون مطرح شد من مخالفت کردم و گفتم که مناظره آدابی دارد و نباید این مناظره برگزار شود. بعضی از دوستان اما گفتند که می‌رویم و جواب می‌دهیم.

چه کسانی مدافع برگزاری مناظره بودند؟

آقای زنگنه و آقا مجید انصاری می‌گفتند باید مناظره برگزار شود. شب مناظره آقای موسوی و کروبی ما حرم امام بودیم و به مناسبت شب وفات امام آقای هاشمی در حرم سخنرانی کردند، بعد از آن همه رفته بودیم حرم. آقای صانعی، موسوی بجنوردی، مهدی هاشمی، اقای محقق داماد و خیلی آقایان دیگر نیز بودند، نشسته بودیم و سفره هم پهن بود اما هنوز غذا نیاورده بودند و در حال گوش دادن به مناظره بودیم.

یک خانم خبرنگاری بود که در نشریه فایننشال تایمز مشغول به کار بودند بعد از مناظره به من زنگ زدند و در شرایطی که من تنها کسی در آن جمع بودم که طرفدار اقای کروبی بودم و باقی حاضرین همه طرفدار آقای موسوی بودند، به خبرنگار فایننشال تایمز گفتم که آقای احمدی نژاد در این مناظره فضا را به نفع خودش برگرداند.

تصور نمی‌شد احمدی نژاد در مناظره با موسوی وقیحانه به بقیه حمله کند

بعد از مناظره بین حاضران چه حرف هایی مطرح شد؟آقای سید حسن خمینی چه گفتند؟

خیلی فضا به هم ریخته بود و فضای بهتی برقرار شده بود و تصور این نبود که احمدی نژاد وقیحانه به بقیه حمله کند. بعد از مناظره به سمت خانه راه افتادیم که در تجریش من دیدم بسیاری ریختند بیرون و شعار دزدگیر 88 را می دادند و من برای اولین بار این شعار را آنجا شنیدم.

به آقای کروبی برای مناظره با اقای احمدی نژاد چه گفتید؟ چه مشاوره ای به او دادید؟


پیش بینی می‌کردیم که اقای احمدی نژاد چند موضوع را در مناظره با آقای کروبی مطرح کنند مثل موضوع اقای شهرام جزایری عرب و بنیاد شهید ...

کروبی جنس احمدی‌نژاد را بهتر از موسوی می‌شناخت

شما به اقای کروبی توصیه کرده بودید که به اقای احمدی نژاد حمله کنند؟


آقای کروبی جنس اقای احمدی نژاد را بیشتر از آقای موسوی می‌شناخت و کلا روحیه پرخاش گرایانه ای هم داشتند و اتفاقا این جاهایی که توصیه نمی کردیم و خودش اتفاق می افتاد بهتر بود.

احمدی‌نژاد در مناظره با موسوی پایه‌ یک رفتار بی ادبانه در سطح عمومی شد

فکر می‌کنید در مناظره اقای احمدی نژاد و کروبی چه کسی پیروز شد؟


خاطرم نیست ولی فکر میکنم 50 50 شد. اقای احمدی نژاد پایه گذار یک رفتار بی ادبانه در سطح عمومی شد و همه اتفاقات 88 از این مناظره کلید خورد.

شما در فیلم من روحانی هستم هم بودید؟


بله ولی بخشی از مصاحبه من در جای دیگر را برداشتند و در این فیلم گذاشتند.

در دوره اصلاحات افرادی مانند زاکانی را نمی‌شناختم، مخالفان ما خیلی اصیل‌تر بودند


آقای ابطحی! در زمان حضور اصلاحات در قدرت، نحوه برخورد شما با آدم هایی از جنس آقای زاکانی چه بود؟

من هیچ کدام از این آقایان را نمی‌شناختم و جریان مخالفان ما خیلی اصیل تر بودند که تندترین آنها ا الله کرم بود. من خاطرم هست که آقایان عسکر اولادی، جواد لاریجانی، باهنر و علی لاریجانی در بدنه اصولگرایان بودند و با هم رقابت داشتیم.

منطقی‌ترین ارتباط بین دولت و مجلس در زمان خاتمی و ناطق نوری در این قوا شکل گرفت

آقای ناطق نوری و خاتمی دو رقیب اصلی بودند که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقابت جدی داشتند و هرچه بود در زمان انتخابات علیه هم فضا سازی کردند، ولی بعد از آن آقای ناطق 3 سال رئیس مجلس بودند و اقای خاتمی رئیس جمهور بودند و بهترین و منطقی ترین ارتباطات بین دولت و مجلس در این زمان بود چون در عین آنکه مخالف یکدیگر بودند اما شخصیت علمی و تاریخی داشتند. و هیج وقت ما در مجلس پنجم یا بین رئیس دو قوه که رقیب اصلی بودند بحث و تنشی نداشتیم، نقد محترمانه بود و کابینه یکجا و یکدست رای آورد. حتی بعد از آن همه فضاسازی آقای مهاجرانی رای آورد.

از دوره احمدی‌نژاد، افراد بی هویت وارد عرصه سیاسی شدند

فرق آقای خاتمی و روحانی هم در این است که منتقدان اقای خاتمی افرادی شناسنامه دار بودند اما اقای روحانی با منتقدان متفاوت و دم دستی روبه رو هستند


بله حتی وقتی تنش میان دولت و مجلس در زمان دولت اقای خاتمی برای استیضاح آقای مهاجرانی وجود داشت هم فضا منطقی بود، روشن بود که چه کسانی منتقد هستند و مناظره و گفت وگو برگزار می شد. از دوران اقای احمدی نژاد اما افراد بی هویت وراد عرصه شدند. و وقتی فضای بی هویتی شکل گرفت شاهد اختلاس های میلیاردی بودیم.

منافاتی بین حضور عارف و ناطق نوری در انتخابات مجلس وجود ندارد

برای مجلس برنامه دارید؟ خود شما هم گفته بودید که آقای عارف به شدت در تلاش و فعالیت برای حضور در مجلس آینده هستند؟

من معتقدم بحث ریاست مجلس و سر لیستی بحث انحرافی است. می توانیم بر سر آدم های اصیل و با عقبه کشور توافق کنیم و هیچ منافتی بین حضور آقای ناطق و عارف وجود ندارد و هردوی آنها می‎توانند در یک لیست قرار بگیرند و معتقدم بلوغی که در سال 92 از خودمان نشان دادیم در انتخابات مجلس آینده هم نشان دهیم. دولتی ها، تیم آقای هاشمی و تیم آقای خاتمی باید بر سر حضور در مجلس آینده به راه حل و یک جمع بندی برسند که راه حل پیروزی قطعی همین است.

از اقای خاتمی چه خبر؟چه کار می‌کنند؟


کار خاصی نمی کنند.

مثل قبل باهم در تعامل هستید ؟

معمولا هفته‌ای یکی، دوبار ایشان را می‌بینم. ولی خب نه ایشان کار جدی می‌کند نه من، که در تعامل جدی با یکدیگر باشیم.

خاتمی از ممنوع الخروج بودنش ناراحت شد

فضای حاکم و محدودیت‌ها ایشان را ناراحت می کند؟

خب وقتی در زمان مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا ایشان می‌خواستند بروند و به ایشان گفتند که ممنوع الخروح هستند خب اقای خاتمی ناراحت شدند.

از اینکه به اقای خاتمی درباره فتنه القابی داده می شود سبب دلخوری ایشان شده است؟

یکی دوتا موضوع نیست، از صبح تا شب کیهان در حال بی ادبی است و اثری هم نداشته است. 8 سال است که این روند ادامه دارد، از مرگ بر خاتمی در مجلس گرفته تا توهین در روزنامه ها علیه ایشان مطرح می شود.

خاتمی ضعفی در زندگی نداشته که بخواهند او را بزنند و ایراد بگیرند

در برنامه شناسنامه که از صدا وسیما پخش می شود که مجری آنهم متعلق به یک جریان خاص است، اغلب مواقع که نظر مهمانان درباره آقای خاتمی پرسیده می شود، از هر طیف و جریانی باشند بر دین داری و اخلاق مداری ایشان تاکید می شود....

واقعا آقای خاتمی ضعفی در زندگی نداشتند و خیلی تلاش کردند که ایشان را بزنند ولی نتوانستند. به طور مثال ایراد می گیرند که چرا در جلسه سورس نشستند که خب نشسته باشند، مگر جرم است. آقای خاتمی در آن جلسه سورس را ندیده است.

مثل در فیلم من اقای روحانی هستم دو ایراد به اقای روحانی گرفته شده است که چرا برای تمام شدن چنگ تلاش کرده است، اقای روحانی باید سینه خود را سپر کند و بگوید تلاش کرده است تا جنگ به سرعت تمام شود و چیز بدی نیست، در قضیه مک فارلین هم از طرف نظام به ایشان به عنوان طلبه استان سمنان نمایندگی حضور در جلسات برای حل این مشکل مسئولیت داده شده است که بیانگر عظمت ایشان است.

دولت اصلاحات باید در سال 84 وارد می شد تا احمدی نژاد پیروز نشود

سه اشتباه دولت اصلاحات از نظر شما چیست؟

یکی اینکه در انتخابات 84 باید دولت اصلاحات وارد می‌شد و مدیریت می کرد تا آقای احمدی نژاد نتوانند پیروز شوند. از سوی دگر در کلان هم جریاناتی افراطی بودند که هیچ نسبتی با جریان اصلاحات نداشتند و من به عنوان یکی از نزدیکان آقای خاتمی می توانم شهادت بدهم که در طول این سال ها حتی یک ملاقات هم با آقای خاتمی نداشتند و اقدامات آنها به پای جریانات اصلاحات نوشته شد.

سومین اشتباه این بود که در 23 تیر همه میخواستند آقای خاتمی سخنرانی کند و وقتی آقای خاتمی سخنرانی نکردند این تلقی شد که آن جمعیت و فضا علیه آقای خاتمی هستند به نظر من باید آقای خاتمی سخنرانی می کردند.

مصاحبه جالب - خرازی

به گزارش مشرق، سیدمحمد صادق خرازی در گفت‌وگو با روزنامه الحیات تصریح کرد که آمریکایی‌ها درخصوص مبارزه با تروریسم (داعش) قصد داشتند که ایران به نیابت از آنان مبارزه کند، برای همین ایران همکاری با آمریکا را رد کرد و نپذیرفت.

وی در پاسخ به این سوال که آمریکا درباره موضوع مبارزه با تروریسم (داعش) با ایران گفت‌وگو کرده است، اظهار کرد: بله، این موضوع را با آنان بررسی کردیم. ما رد کردیم که تحت رهبری آمریکا همکاری کنیم. بدون هماهنگی با ما هیچ طرحی در منطقه به موفقیت نمی‌رسد.

سفیر اسبق ایران در فرانسه در خصوص سوالی درباره رابطه ایران و عربستان بیان کرد که دوری این دو کشور از هم به نفع ملت‌های اسلامی نیست و با ذکر اینکه از حیث نظری مخالف هرگونه اختلاف میان دو کشور است، خواستار برطرف کردن این اختلافات شد و افزود که جایگاه وی در جمهوری اسلامی این اجازه را به وی خواهد داد تا بگوید ایران آماده همکاری با کشورهای منطقه برای امنیت و استقرار ثبات است.

خرازی خاطرنشان کرد: ما در سوریه از اکثریت حمایت می‌کنیم. کوفی عنان شخصا به من گفت که بشار اسد حمایت اکثریت مردم سوریه را دارد و نمی‌توان با خرج کردن پول این واقعیت را تغییر داد. دموکراسی حق همه ملت‌هاست.

وی درباره موضوع هسته‌ای ایران و آینده مذاکرات ابراز کرد: مذاکرات بر پایه دو عنصر است: اراده و برنامه. وی نمونه‌هایی از عراق و لیبی را مثال زد و با بیان اینکه عراق و لیبی در مذاکره هسته‌ای خود با غرب موفق نبودند، یادآورشد: ایران تلاش می‌کند به فهم مشترک میان دو طرف برسد.

سفیر اسبق ایران در فرانسه درباره باقی ماندن تحریم‌ها عنوان کرد: ایران طرحی برای رفع این تحریم‌ها داده است و فکر می‌کنم اگر طرف مقابل در این خصوص اراده کافی داشته باشد، موفقیت این طرح عملی است.

خرازی در پاسخ به سوالاتی درباره اوضاع سیاسی داخل ایران و ایجاد تشکل ندا و وضعیت اصلاح‌طلبان در ایران اعلام کرد: کسی در ایران نمی‌تواند حرکت اصلاح‌طلبانه را نادیده بگیرد. این مساله به حزب یا شخص خاصی مرتبط نیست بلکه به اصل ایرانی بودن این جنبش بازمی‌گردد. اصلاح‌طلبی جریان فکری اجتماعی بزرگی در جامعه ایران است که شامل احزاب، شخصیت‌ها و جمعیت‌های سیاسی اجتماعی زیادی است و هرکس آن را در یک حزب یا گروهی معین محدود می‌کند اشتباه می‌کند.

وی اضافه کرد: ما برای تشکیل حزب ندا بر جوانان فعال در بخش‌های مختلف اتکاء کردیم و تلاش می‌کنیم مجوز آن را بگیریم.

خرازی با اشاره به انتخابات آینده در ایران تاکید کرد: فکر می‌کنم که حزب ندا نقشی موثر در انتخابات آتی ایفا خواهد کرد.

وی در پاسخ به این سوال که لیست انتخاباتی ارائه خواهید داد؟ گفت: قطعا اینطور است.

خیلی‌ها در باتلاق حوادث 2009 فرو رفتند

سفیر اسبق ایران در فرانسه در پاسخ به سوالی دیگر درباره بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه سیاسی پس از حوادث انتخابات 88 اظهار کرد: اختلافات سیاسی در ایران کم نیست، بر اساس اندیشه‌های مختلف، برخی از محدوده افکار خارج شدند، برخی دیگر از محدوده فعالیت سیاسی کشور بیرون رفتند، برخی در مسیر دچار رادیکال شدند، خیلی‌ها در باتلاق حوادث 2009 فرو رفتند.

برخی دچار اشتباه شدند همانگونه که اصلاح‌طلبان شدند، باید از درس‌های آن حوادث بیاموزیم تا آینده را بسازیم. معتقدم تنها راه‌حل کار در سازمان‌های مدنی و نه خیابان است.

وی در پاسخ به این سوال که آیا با سیدمحمد خاتمی هماهنگی می‌کنید؟ تصریح کرد: بله، فکر می‌کنیم که آقای خاتمی رئیس بلامنازع جریان اصلاحات است.

سفیر اسبق ایران در فرانسه در پاسخ به این سوال که پس چرا آقای خاتمی نتوانستند برای عیادت رهبری در بیمارستان حضور یابند؟ بیان کرد: ارتباط بین خاتمى و رهبرى یک رابطه خوب است. برخى از مسائل وجود دارد که باید حل بشود که آن هم نیاز به زمان دارد.

خرازی در این خصوص که برخی مسائل درباره عیادت خاتمی استمرار وضعیت گذشته را منعکس کرد و عدم موافقت با برگشت او به زندگی سیاسی؟ تاکید کرد: ابدا. اینگونه نیست. من اقدام به نقل نامه‌های متبادل بین آنها کردم. رابط ارتباط بوده و هستم. ما در تلاش برای زدودن برخی مشکلات هستیم تا آب‌ها به آسیاب برگردد.

وی درباره اینکه آیا معتقدید بازگشت خاتمی به دنیای سیاست امکانپذیر است؟ خاطرنشان کرد: آقای خاتمی لیدر اصلاحات است و در هر شرایطی نیز باقی خواهد ماند. او جایگاه خاصی در جامعه دارد. بخواهیم یا نخواهیم. خاتمی به رهبری، قانون اساسی و ولایت‌فقیه در نظام سیاسی معتقد است. او بسیاری از حوادث سال 2009 را تائید نکرد. او به گفت‌وگو در حل مشکلات اعتقاد دارد.

خرازی در ادامه در پاسخ به این سوال که بسیاری در ایران خواستار اعلام برائت سیدمحمد خاتمی از اتفاقات سال 88 شدند، ابراز کرد: این موضع یک روزنامه است.

وی در ادامه در پاسخ به این سوال که این افراد قشر وسیعی از محافل سیاسی ایران هستند، خاطرنشان کرد: این درست است اما ما جامعه‌ای باز داریم. همه می‌توانند نظر خود را بیان کنند. ما به آینده نگاه می‌کنیم و اسیر گذشته باقی نمی‌مانیم.

وی در پاسخ به این سوال که روحانی اصلاح‌طلب نیست، تصریح کرد: او به برنامه‌های اصلاح‌طلبانه پایبند است و ما برای همین حمایتش کردیم.

چرا قبلا دولت خوب عمل کرده بود ولی حالا بد شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟





بلاگ جدید من

momoko2.blog.ir

زیبا کلام برای گذار از روحانی ، مجبور به اعتراف شد: تقلب نشده است !!!!!!!!!!!

چطور سال 88، احمدی نژاد بیش از 5 میلیون رای نداشت !!!!!!


حالا چه شد بعد از 3 سال تلاش و کوبش شبانه روزی شما ، احمدی نژاد،‌ حداقل 10 میلیون رای دارد ؟‌؟؟؟؟


مجبور به اعتراف خواهید شد که کارتان در 88 دروغی بیش نبود. والسلام





بلاگ جدید من

momoko2.blog.ir

آب که نمی توانیم بخوریم...... لیاقت نفت فروشی هم نداریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟